پوریاپوریا، تا این لحظه: 16 سال و 10 ماه و 18 روز سن داره
پارساپارسا، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

پوریا و پارسا

رفتن به خرید

پارساخوشگله به همراه داداشی امروزرفتن خرید فروشگاه رفاه.خریدازاین فروشگاه یکی ازتفریح های موردعلاقه پوریاجونم اس کم کم فکرکنم فندق مامانی هم علاقه مندبشه یه دوساعتی توفروشگاه قدم زدیم هرکی ازکنارماردمیشدفکرمیکرد عروسک گرفتیم اولش به همه چی نگاه میکردی ازذوق کردنهای داداش هم خنده ات میگرفت اخرسرهم خسته شدی وفکرکردی توکالسکه ات خوابیدی خوابت گرفت یادمه یه دخترکوچولوی خوشگل ازکنارمون ردمیشدگفت مامان ازاون عروسک ها مامانش هم گفت دخترم اون که عروسک نیس یه نی نی راست راستکیه                           ...
5 دی 1392

صدوپنجاه روزگیت مبارک

روزها به سرعت میگذرن گلم وتوقدمیکشی وروزهای گذشته برای مادر تبدیل به خاطرات جاودانه میشوند عزیزم این صدوپنجاه روز مثل برق سپری شدن وتوهرروز بیشتر وبیشتر درقلب مادر جابازمیکنی ومادر هرروز بیشتربه تواحساس نیاز میکندچراکه تومونس تنهایی مادر شدی ونصف روز تنهایی مادر  با خنده هاوشکلک های تو به سرعت باد تمام میشود فرشته کوچک من جای خالی برادرت رابرای مادرپرکردی       ...
5 دی 1392

سه ماهگی پارسا

  تازگی ها دالی بازی هم یادگرفته پارسای مامان فدای لبخندت   اخرخنده زیادم این میشه دیگه نترس مامانی فلاش دوربینه   این هم دخترعموت آیلین جونه ...
4 دی 1392

رفتن به پیش دبستانی

پسرنازم امروز 26اردیبهشت 92ازامادگی فارغ التحصیل شد مبارکه پسرم انشالله سال بعدمیری کلاس اول .امیدوارم تا اخرعمرت درهمه چی اول باشی   مراسم شب یلدا       مراسم عید       مراسم محرم     تولد اینجاهم چندتاازعکسهای فعالیت هاتو واست میذارم افرین پسرکم توباعث افتخارمن هستی ...
4 دی 1392

چهلمین روز فرشته مامان

چهل روزه پارسای گلم مامانی هرروزکه ازخواب بیدارمیشه چشمش به فرشته نازش میفته خداروشکرمیکنه به خاطر لطفی که شامل حالش شده  اولین گردش فندق مامان چندروزقبل ازچهل روزگی   ...
4 دی 1392

واکسن ورود به مدرسه

  پسردردونه من دیگه بزرگ شده واسه خودش مردی شده امروزاول تیرماه نودواکسن ورود به مدرسه اشوزده امیدوارم پسرگلم تودرس ومدرسه همیشه واسه بچه های دیگه الگوباشی وبتونی پله پله نردبون علم ودانش رو بری بالا وبرسی به جایی که همه به من به خاطرداشتن همچین پسری حسرت کنن   کارنامه پوریای عزیزم افرین پسرم بهت افتخارمیکنم       امسال دقیقا سه ساله پوریاجونم میره کانون زبان الان ماشالله پسرم ترم هشته  الان دیگه الفباروخوب بلده  ودرضمن املای خیلی ازکلمات روازحفظ مینویسه  به عقیده باباش گل پسرمن واقعااستعدادزبان داره همون ترم های اول هم توکتابهای tinytalkهم قربونش برم ...
4 دی 1392